سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا سلام الله علیهما

شاعر : سید حمیدرضا برقعی
نوع شعر : مدح و مناجات با ائمه
وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن
قالب شعر : مربع ترکیب

جهان برای شکـوفـا شدن مهـیا بود            و این قـشـنگ ترین اتـفـاق دنیا بود

که دست فاطمه در درست های مولا بود            به اعتقاد من اصلا غـدیر اینجا بود


پدر به فاطمه رو کرد، اینچنین فرمود

دلـیـل خـلـقـت لاهـوت ازدواج تو بود

قـرار شد که شما بی‌قـرار هم باشید            جهان دچار شما شد دچار هم باشید

تـمـام عـمـر دمـادم کـنـار هم باشید            و در مصاف خطر ذوالفقار هم باشید

دعای من همه این بوده تا به هم برسید

که خلق گشته زمین تا شما به هم برسید

نفس نفس همه جا عاشقانه همدم هم            خدا نکرده اگر زخـم بود مرهـم هم

صفا و مروه و رکن و مقام و زمزم هم            چرا که قبلۀ من هم علیست فاطمه هم

و رو به اهل مدینه چنین سفارش کرد

نوشته‌ام که سفارش نه بلکه خواهش کرد

هـمـیـشه نام عـلـی را امـام بگذارید            به خـانـوادۀ مـن احـتـرام بـگـذاریـد

برای فـاطـمه سنـگ تـمام بگـذارید            و روی زخـم دلش الـتـیام بگـذارید

جهان بدون علی رنگ و بو نخواهد داشت

بدون فـاطـمه هم آبـرو نخواهـد داشت

شنیده می‌شود از آسمان صدایی كه            كشیده شعر مرا باز هم به جایی كه

نبود هیچ كسی جز خـدا، خدایی كه            نـوشـت نـام تو را، نـام آشـنـایی كه

پس از نـوشتن آن آسـمـان تـبـسم كرد

و از شنیدنش افلاك دست و پا گم كرد

نوشت فاطمه، شاعر زبانش الكن شد            نوشت فاطمه هفت آسمان مزین شد

نوشت فاطمه تكلیف نور روشن شد            دلیل خلق زمین و زمان معـیـن شد

نوشت فاطمه یعنی خدا غزل گفته است

غزل، قصیدۀ نابی که در ازل گفته است

نوشت فاطمه تعـریف دیگری دارد            ز درك خـاك مـقــام فـراتـری دارد

خوشا به حال پیمبر چه مادری دارد            درون خـانه بهـشت معـطـری دارد

پدر همیشه كنارت حضور گرمی داشت

برای وصف تو از عرش واژه بر می‌داشت

چرا كه روی زمین واژۀ وزینی نیست            و شأن وصف تو اوصاف این چنینی نیست

و جای صحبت این شاعر زمینی نیست            و شعر گفتن ما غیر شرمگینی نیست

خدا فراتر از این واژه‌ها كشیده تو را

گمان كنم كه تو را، اصلا آفریده تو را

كه گرد چـادر تو آسمان طواف كند            و زیر سایۀ آن کعـبه اعـتکـاف كند

مـلـك بـبـیـند وآنگـاه اعـتـراف كـند            كه این شكوه جهان را پُر از عفاف كند

كـتاب زنـدگـی‌ات را مـرور باید كرد

مرور كوثر و تطهـیـرو نور باید كرد

در آن زمان كه دل از روزگار دلخور بود            و وصف مردمش الهاكم التكاثر بود

درون خـانـۀ تو نـان فـقـر آجـر بود            شبیه شعب ابی طالب از خدا پُر بود

بهـشـت عـالـم بـالا برایت آمـاده است

حصیر خانۀ مولا به پایت افتاده است

به حكم عشق بنا شد در آسمان علی            علی از آن تو باشد؛ تو هم از آن علی

چه عاشقانه همه عمر مهربان علی!            به نان خشك علی ساختی، به نان علی

از آسـمـان نگـاهت ستـاره می‌خـواهم

اگر اجـازه دهـی با اشـاره می‌خـواهم

به یاد آن دل از شهـر خسته بنویسم            كنار شعر دو ركعت نشسته بنویسم

شكـسـته آمـده‌ام تا شكـسـته بنـویـسم            و پیش چشم تو با دست بسته بنویسم

به شعر از نفس افـتاده جـان تـازه بده

و مادری كن و ایـنـبـار هم اجـازه بده

به افـتـخـار بگـویـیـم از تـبار توأیم            هنوز هم كه هنوز است بی‌قرار توأیم

اگر چه ما همه در حسرت مزار توأیم            كنار حضرت معصومه در كنار توأیم

فضای سینه پر از عشق بی‌كرانۀ توست

كرم نما و فرود آ كه خانه خانۀ توست

نقد و بررسی